فایتون پسر نگهبان خورشید است، اما این موضوع را باور نمی کند. برای همین تصمیم می گیرد به دیدن نگهبان خورشید برود. در آنجا برای قبول کردن موضوع، درخواست عجیبی از نگهبان خورشید می کند: او می خواهد یک روز ارابه ی خورشید را در آسمان حرکت دهد.
مجموعه داستانهای شگفتانگیز علم دریچهای است به ماجراهای خواندنی در تاریخ علم و فناوری.در این مجموعه با دورههای گوناگون پیشرفت علم و فناوری، دانشمندان بزرگ هر دوره و دستاوردها و ابزارهایی که زندگی ما را تغییر دادهاند، آشنا میشویم.جدولها و کادرهای حاشیهای کتاب، نقاط عطف تاریخ علم و فناوری را برجسته میکنند. هر کتاب دربردارندهی مجموعهای زیبا و متنوع از تصاویر و عکسهای مربوط به علم و فناوری است.
مجموعه داستانهای شگفتانگیز علم دریچهای است به ماجراهای خواندنی در تاریخ علم و فناوری. در این مجموعه با دورههای گوناگون پیشرفت علم و فناوری، دانشمندان بزرگ هر دوره و دستاوردها و ابزارهایی که زندگی ما را تغییر دادهاند، آشنا میشویم. جدولها و کادرهای حاشیهای کتاب، نقاط عطف تاریخ علم و فناوری را برجسته میکنند. هر کتاب دربردارندهی مجموعهای زیبا و متنوع از تصاویر و عکسهای مربوط به علم و فناوری است.
نظریه های اسید - باز
تعادل یونی، بخش I
تعادل یونی، بخش II
مبانی ترمودینامیک شیمیایی
الکتروشیمی
نافلزات، بخش I: هیدروژن و هالوژن ها
نافلزات، بخش II: عناصر گروه IV A
نافلزات، بخش III: عناصر گروه VA
نافلزات، بخش IV: کربن، سیلیسیم، بور، و گازهای نجیب
فلزات و متالوژی
ترکیب های کمپلکسی
شیمی هسته ای
شیمی آلی
بیوشیمی
کتاب شیمی عمومی ۲ چارلز مورتیمر ترجمه عیسی یاوری نشر علوم دانشگاهی تالیف چارلز مورتیمر ترجمه عیسی یاوری شامل ۱۴ فصل با عناوین زیر می باشد :
نظریه های اسید و باز
تعادل یونی بخش ۱
تعادل یونی بخش ۲
مبانی ترمودینامیک شیمیایی
الکتروشیمی
نافلزها بخش ۱
نافلزها بخش ۲
نافلزها بخش ۳
نافلزها بخش ۴
فلزات و متالوژی
ترکیبات کمپلکسی
شیمی هسته ای
شیمی آلی
بیوشیمی
ما در عصر بومشناسی بسر میبریم و به عنوان یک شهروند موظفیم اطلاعاتی درباره این موضوع داشته باشیم. در سی سال اخیر تحول بزرگی در نحوه نگرش ما نسبت به رابطه انسان با زیستبوم خود پدید آمده است که نتیجه آن شدت بخشیدن به مطالعات علمی در زمینه محیطزیست و جنبشهای زیستمحیطی بوده است. به همان اندازه که دانستن فیزیک برای یک مهندس ضروری است، داشتن اطلاعات از بومشناسی برای کسی که میخواهد مشکلات پیش روی بشر، در راه حفاظت از محیط زیست را بررسی کند، الزامی است.
در کتاب بومشناسی؛ مطالعهی تجربی توزیع و فراوانی نوشته چارلز جی. کربز که به عنوان منبع درسی دانشجویان در دنیا و پرفروشترین کتاب بومشناسی شناختهشده است، نویسنده بومشناسی را مجموعهای از مسائلی که دانشجو باید به شیوهای انتقادی با آنها برخورد کند معرفی نموده است و با تأکید بر نقش آزمایش در سنجش اعتبار نظریههای اکولوژیکی، بسیاری از مسائل توزیع و فراوانی را که امروزه محل مناقشه است به بحث گذاشته است. نویسنده در هر فصل کتاب سئوالی را درباره مکانیزم عمل جمعیتها و اجتماعات در طبیعت مطرح کرده و سپس اطلاعات کافی برای آنکه خواننده خود به فکر واداشته شده و نتیجهگیری نمایند در اختیار آنان قرار میدهد. در انتهای هر بخش همچنین سئوالاتی را که برخی هنوز بیپاسخ ماندهاند، آورده است، سئوالاتی که میتواند به عنوان موضوع بحث در کلاس درس مطرح شوند. به اعتقاد کربز پیآمدهای عملی تفکر اکولوژیکی باید سئوال اساسی محققین این رشته باشد.
در ویرایش جدید فصلهایی نیز به پویایی جمعیتها، زندگی انگلی و فشارهای بشر بر سلامتی اکوسیستم اختصاص یافته است. نویسنده در هر فصل به ذکر سابقه تاریخی تحقیقات اکولوژیکی به همراه عکسهایی از اکولوژیستهای مشهور پرداخته است، به اعتقاد وی علم به طور کلی یک فعالیت انسانی است و دانشمندانی که به مسائل اکولوژیکی پرداختهاند به ویژه شخصیتهای جالب توجه و شایسته شناخت بیشتر هستند. کربز بسیاری از فصلهای کتاب، به ویژه فصول مربوط به زیستشناسی بقا، سازمان اجتماعی و محصول اولیه، تقویت همبستگی تکاملی و بومشناسی کارکردی را مورد بازنگری و تجدیدنظر قرار داده است. زیستشناسی بقا، تمرکز بر مسائل عملیای است که نیازمند توضیحی بومشناختی بوده و عمده رشد دانش بومشناسی از همین زاویه صورت میگیرد. نویسنده به اکولوژیستها توصیه میکند یک گام به عقب رفته و از منظری انقلابی! به سیستمهای اکولوژیکی نگاه کنند و معتقد است دانشجویان تکامل نیز تنها با دانستن چگونگی عملکرد سیستمهای اکولوژیکی قادر به درک صحیح انتخاب طبیعی خواهند بود. کربز در مقدمه خود بر ویرایش جدید کتاب میگوید: "اگر پیامی در این کتاب نهفته باشد یک پیام ساده است و آن اینکه پیشرفت در حل مسائل بومشناختی هنگامی پیش میآید که از روشهای تجربی استفاده شود. عادت به طرح این پرسش که با "کدام آزمایش میتوان به این پرسش جواب داد؟" در حکم اساسیترین وجه روش علمی است که دانشجویان بایستی آن را در خود بپرورند. هرجا که در مورد یک مساله بحث و جدل باشد طرح این پرسش ما را به کانون آن مسئله خواهد برد."
گرگور کار می کند و به شدت حامی خانواده اش است. او یک روز صبح بلند می شود و می فهمد که به حشره ای غول آسا تبدیل شده است. اعضای خانواده اش از دیدن او شوکه می شوند، اما می کوشند از او مراقبت کنند. آنان خیلی زود باید به دنبال یافتن کار باشند. آیا گرگور می تواند دوباره با خانواده اش زندگی شادی داشته باشد.
اِلی و کیت دو دوست صمیمی هستند که در همسایگی هم زندگی میکنند. اِلی عاشق مهندسی است و کیت در ساخت ایدههایش به او کمک میکند. دستگاه پرتاب کننده اولین ایده ی مشترک آنهاست. اِلی که به این خاطر از دست دوستانش ناراحت است که او را در تیمشان راه نداده اند، میخواهد با این دستگاه بادکنکهای پُر آب را بر سر دوستانشان پرتاب کند. حالا بچه های خیسِ آب به کارگاه کیت و اِلی حمله میکنند و حسابی عصبانی اند...
«چی بپوشم؟» روایتی ساده، صمیمی و جذاب از دغدغههای ذهنی مهم کودکان شماست. ابراهیمی، بهزیبایی از همان عنوان داستان، جوانهی پرسش را در ذهن مخاطب مینشاند و او را به چالش میکشد. فرایند حل مسأله و طرح بحث انتخاب و تعیین هدف زندگی، داستان را کاربردی و خواندنی کرده است.
یزدانی تصویرگر، با استفاده از رنگهای تخت، خام و پررنگ، اضطراب و درگیری ذهنی شخصیت اصلی داستان را بازتاب میدهد. کلاژ کاغذی با دورگیری خودکار، بر روی پسزمینهی قرمز، آبی و سبز، تکنیک غالبی است که تصویرگر به کار گرفته است. از ویژگیهای برجستهی تصویر، نشاندادن ذهنیت بههمریخته و فکرهای درهم و برهم شخصیتها با نقطهچینهای سفید است. «چی بپوشم؟» با ترکیب متعادل متن و تصویر، از خواندنیهای مناسب کودکان به شمار میآید.
فیزیکدان معروف، ریچارد فاینمن در کتاب «حتماً شوخی میکنید آقای فاینمن» در بخش مربوط به تجربههای تدریس خود در برزیل مینویسد: «چیزی که در ابتدا باعث تعجب من شد این بود که متوجه شدم گر چه بچهها از سالهای اولیهٔ تحصیل خود در مدرسه فیزیک میخوانند، ولی این کشور تاکنون فیزیکدان برجستهای نداشته است. ضمن تدریس متوجه شدم که بچهها مطالب فیزیک را حفظ میکنند، بدون اینکه معنی واقعی آن را بفهمند.»
اکنون در روشهای آموزش پیشرفته، تأکید فراوانی بر آموزش مفهومی میشود. از دانشآموز میخواهند به جای حفظ کردن فرمولها و عددگذاری در آنها، بیشتر به مفهوم مطالب درس و ارتباط آنها با محیط اطراف، توجه کند.
ویراست دهم کتاب «فیزیک مفهومی» تألیف پل هیوئیت بدین منظور تدوین شده است. این مجموعه از بخشهای مکانیک، ویژگیهای مواد، گرما، صوت، الکتریسیته و مغناطیس، نور، فیزیک اتمی و هستهای تشکیل شده است.
علاوه بر مطالب درسی، کتاب دارای جعبهها و مطالب کوتاهی دربارهٔ موضوعاتی مانند انرژی و فنآوری، چرخهای واگنهای قطار، نوارهای مغناطیسی روی کارتهای اعتباری و قطارهایی که به صورت مغناطیسی پرواز میکنند نیز هست. همینطور جعبههایی هم در مورد شبهعلم، توان بلور، اثر دارونما، جستجوی آب با عصای جادو، مغناطیسدرمانی، امواج مغناطیسی اطراف خطهای انتقال برق، و هراس از پرتودهی به غذاها و انرژی هستهای دارد.
در پایان هر فصل کتاب، خلاصهٔ اصطلاحها، پرسشها، محاسبههای یکمرحلهای، پروژهها و تمرینها آمده است.
ویژگی ویراست جدید آن است که در حاشیهٔ کتاب، نکتههای شگفتآوری در جعبههای کوچک آورده شده است تا سبب جلب توجه خوانندگان به مطالب درسی شود. همچنین، برای آزمودن درک خوانندگان از مطالب، پرسشهایی مطرح میشود که پاسخ آنها در ادامهٔ بحث میآید. به طور کلی، این کتاب با ارتقای شناخت خواننده از جهان اطراف، آموختن فیزیک را برای او به صورت فعالیتی لذتبخش درمیآورد.
این کتاب با تمرکز بر باکتریها و مثالهای متعدد درباره سایر میکروارگانیسمها، به بررسی اکولوژی میکروبی میپردازد. از اینرو مطالب ارائه شده در کتاب حاضر برای دانشجویان کارشناسی و کارشناسی ارشد در رشتههای میکروبیولوژی، اکولوژی یا علوم وابسته به محیط زیست، مناسب است. روش مؤلفان، معرفی مطالـــب پایه، ارائه دیدگاه نسبت به روشهای مربوط و بحث برهمکنشهای میکروارگانیسمها است. کتاب حاضر بهنحوی جامع به محیطهایی که میکروارگانیسمها در آن یافت میشوند، فعالیت جمعیتهای میکروارگانیسمی و فرایندهای آنها که در رویدادهای محیطی و صنعتی بسیار مهم هستند، پرداخته است.
این کتاب شامل فصلهای مجزایی است که دربردارنده خلاصه، منابع مورد مطالعه و پرسشهای بحثبرانگیز است که آن را برای تدریس مناسب میسازد. در این فصلها چشماندازی درباره توسعه تاریخی و فعالیتهای اخیر در زمینه اکولوژی میکروبی، تنوع ارگانیسمها و تفاوت بین آنها، ویژگیهای ساختاری، فیزیولوژیکی و متابولیکی میکروارگانیسمها، حضور میکروارگانیسمها در زیستگاههای متنوع و روشهای مطالعه آنها، برهمکنشهای میکروارگانیسمها با یکدیگر و گیاهان و جانوران، ساختار جمعیت و تنوع گونهها، نقش میکروارگانیسمها در چرخـــــــههای غذایی، فعالیـــــتهای کانیسازی زیستی، هوازدگی میکروبی، تجزیه پلیــــمرهای طبیعی، تولیــــــد انرژی زیستی، زیســـتپالایی و سمیتزدایی محیط ارائه میشود.
فهرست مندرجات:
فصل 1. اکولوژی میکروبی؛ آغاز و آینده
فصل 2. تنوع میکروارگانیسمها
فصل 3. پیچیدگی و سادگی سیستمهای سلولی
فصل 4. زیستگاه میکروبی: چشمانداز اکولوژیکی
فصل 5. چگونگی مطالعه اکولوژی میکروبی
فصل 6. برهمکنشهای میکروب – میکروب
فصل 7. برهمکنشهای بین میکروارگانیسمها و گیاهان
فصل 8. اثرات متقابل بین میکروارگانیسمها و جانوران
فصل 9. زندگی با یکدیگر: اجتماعات میکروبی
فصل 10. فرایندهای میکروبی شرکتکننده در چرخههای بیوژئوشیمیایی
فصل 11. عملکرد میکروبها در طبیعت: کانیسازی زیستی و فرسایش میکروبی
فصل 12. تجزیه ترکیبات طبیعی
فصل 13. میکروبها در عمل؛ زیستپالایی
نکات کتاب درسی
بررسی خط به خط کتاب درسی
تست ها و پرسش های متناسب با درس
کتاب آن هنگام که نفس هوا میشود (when breath becomes air) نوشته پال کالانیتی، جراح مغز و اعصاب هندی – آمریکاییست که توسط شکیبا محب علی ترجمه شده و انتشارت کوله پشتی آن را در اختیار مخاطبان قرار داده است.
این کتاب پرفروشترین کتاب نیویورک تایمز در سال ۲۰۱۶ بوده است.
آن هنگام که نفس هوا می شود داستان رویارویی یک پزشک جوان با مرگ را به رشته تحریر در آورده است. پال کالانیتی متخصص مغز و اعصاب بود. او در سن ۳۷ سالگی بر اثر سرطان ریه بی نفس شد. او پزشکی فوق العاده و انسانی متفکر بود و همیشه در طول زندگی سعی داشت که به معنای زندگی پی ببرد.
این کتاب ابتدا مروری دارد بر خاطرات کل دوران زندگی پال و این که چرا بعد از تحصیل در رشتهی ادبیات، رو به پزشکی می آورد و تصمیم می گیرد که دکتر شود و بعد، چگونگی رویارویی با مرگ قریبالوقوعش، تمام آن لحظات تکان دهنده رنجآور و کنار آمدن با آن را شرح میدهد. بخش پایانی کتاب نیز نوشتهی همسر پال است که آخرین روزهای زندگی پال را ثبت کرده است.
در بخشی از مقدمه این کتاب تاثیر گذار می خوانید:
عکسهای سیتیاسکن را سریع ورق زدم. تشخیص واضح بود: تومورهای درهمتنیدۀ زیادی ششها را گرفته بودند. ستون فقرات تغییر شکل داده، یک لُبِ کبد سراسر از بین رفته و سرطان به شدت گسترش یافته بود. من رزیدنت جراحی مغز و اعصاب بودم، که سال آخر آموزشم را میگذراندم. طی شش سال گذشته، نتایج چنین اسکنهایی را زیاد بررسی کرده بودم، به امید پیدا کردن روشی که شاید برای بیمار مفید باشد. اما این یکی فرق داشت: اسکنِ خودم بود.
در بخش رادیولوژی نبودم، لباس جراحی و روپوش سفیدم را نپوشیده بودم، بلکه لباس بیماران را به تن و سرم وریدی به رگ، داشتم. از کامپوتری که پرستار در اتاقم گذاشته بود استفاده میکردم. همسرم لوسی، و یک پزشک داخلی هم کنارم بودند. هر عکس را دوباره بررسی کردم: پنجرۀ شش، پنجرۀ استخوان، پنجرۀ کبد، از بالا به پایین مرور میکردم، بعد از راست به چپ، جلو به عقب، درست همانطور که آموزش دیده بودم. انگار میخواستم چیزی پیدا کنم که تشخیص را تغییر بدهد.
با هم روی تخت بیمارستان دراز کشیدیم.
لوسی خیلی آرام، انگار داشت از روی نوشتهای میخواند، گفت: "فکر میکنی ممکن است چیز دیگری باشد؟"
گفتم: "نه".
یکدیگر را، مثل عشّاق جوان، محکم در آغوش گرفته بودیم. سال گذشته هر دو شک کرده بودیم، اما نمیخواستیم باور کنیم، یا حتی در موردش صحبت کنیم که سرطان، درون من دارد رشد میکند.
کتاب تشریح گیاهان گلدار نوشته دکتر فیروزه چلبیان است. که در انتشارات آییژ به چاپ رسیده است.
این کتاب167 صفحه ای در تاریخ 1394 برای اولین بار به چاپ رسید و تا کنون 3 بار وایرش شده است.
در 6 مبحث اصلی زیر، تشریح گیاهان گلدار را مورد بررسی قرار میدهد؛
فصل 1: اندام ها، سلول و بافت ها
فصل 2: ساقه
فصل 3: ریشه
فصل 4: برگ
فصل 5: گل
فصل 6: دانه و میوه
واژه نامه
از جا بلند شدم؛ دندانهایم به هم میخوردند، دستهایم میلرزیدند و نمیدانستم لباسهایم کجا هستند. در پاهایم احساس ضعف داشتم و در اولین گامی که برداشتم مانند حمّالی که بار زیادی بر دوشش گذاشته شده، سکندری خوردم. بااینحال زندانبان را دنبال کردم. دو نگهبان در آستانهی سلول منتظرم بودند. دوباره به مچ دستهایم دستبند زدند. دستبند قفل محکم و کوچکی داشت که نگهبانها آن را بهدقت میبستند. گذاشتم که قفل را ببندند. انگار دستگاهی روی دستگاهی دیگر بسته میشد. از حیاطخلوتی گذشتیم. هوای زنده و مطبوع صبحگاهی به من جانی دوباره بخشید. سرم را بالا بردم. آسمان آبی بود و پرتوهای گرم آفتاب که با دودکشهای بلند شکسته شده بودند، زوایای نورانی و عریضی بر فراز دیوارهای بلند و تاریک زندان رسم کرده بودند. هوا بهراستی خوب بود. از یک پلکان مارپیچ بالا رفتیم. از دالانی گذشتیم. و بعد یک دالان دیگر، و بعد دالان سوم. سپس درِ کوتاه و کوچکی باز شد. هوایی گرم و آمیخته با هیاهو، به صورتم خورد؛ نفس جمعیت نشسته در سالن دادگاه بود. وارد شدم. بهمحض ورود به سالن صدای همهمهی مردم و صدای جنبش سلاحها به هم درآمیخت. نیمکتها با سروصدای زیاد جابهجا شدند. دیوارَکها گشوده شدند و هنگامی که از مسیر طولانی میان دو گروه جمعیت که توسط سربازها احاطه شده بودند، میگذشتم، احساس میکردم ریسمانی که آن سرهای کج و آن چهرهها با دهانهای باز را به حرکت درمیآورد به من گره خورده است. در آن هنگام متوجه شدم که دستبندی به دستم نیست اما به یاد نمیآوردم کجا و کِی آن را باز کردهاند. سپس سکوتی سنگین سالن را فراگرفت. به جایگاهم رسیده بودم. جنجالی که در سر داشتم، در آن زمان که هیاهوی مردم آرام گرفت، پایان یافت. ناگهان آنچه که تا آن زمان به طور مبهم پیشبینی کرده بودم، بهروشنی بر من آشکار شد؛ آن لحظهی حیاتی و قاطع فرارسیده بود و من برای شنیدن رأی دادگاه آنجا بودم. نمیدانم چهطور میتوان این حس را توضیح داد اما فهمیدن این موضوع که به چه منظوری آنجا هستم، حتی ذرهای در من ایجاد وحشت نکرد. پنجرهها باز بودند؛ هوا و سروصدای شهر، آزادانه از بیرون به درون دادگاه راه مییافت و تالار محاکمه طوری روشن بود که انگار در آن جشن عروسی بر پاست. پرتوهای شادیبخش خورشید، اینجا و آنجا بر چارچوب نورانی پنجرهها، خطوطی درخشان رسم کرده بودند؛ بر کفپوش تالار، دراز و کشیده و روی میزها عریض و پهن میشدند، در زوایای دیوارها میشکستند و هر پرتویی که از لوزیهای درخشان پنجرهها به درون راه مییافت، منشور بزرگی از غبار طلاییرنگ را در هوا میشکافت. قضاتِ نشسته در انتهای سالن خشنود به نظر میرسیدند. خوشحالیشان احتمالاً به دلیل آن بود که کمی پیش کار خود را به پایان رسانده بودند. در چهرهی رئیس دادگاه که با انعکاس نور یکی از شیشهها، روشنایی ملایمی یافته بود، چیز آرامشبخش و خوبی وجود داشت و یکی از مشاورین جوان قاضی درحالیکه با دستمالگردنش ور میرفت، با خوشحالی با زن زیبایی که پشتش نشسته بود، صحبت میکرد. تنها اعضای هیئتمنصفه بودند که پریدهرنگ و مغموم به نظر میرسیدند که آن هم ظاهراً به دلیل خستگیِ حاصل از شبزندهداری بود. برخی از آنها خمیازه میکشیدند. در رفتار و کردارشان، هیچ نشانهای از حالت کسانی که بهتازگی حکم اعدام کسی را صادر کردهاند، دیده نمیشد و من در چهرهی آن مرفهین خوبکردار، جز میل شدید به خواب و رفع خستگی چیز دیگری نمیدیدم.